• خطبه ها
  • پس از ضربت خوردن
مترجم : سید علی نقی فیض الاسلام

پس از ضربت خوردن

« 165»

(69) (و قال (عليه ‏السلام)) في سحرة اليوم الذي ضرب فيه‏ مَلَكَتْنِي عَيْنِي وَ أَنَا جَالِسٌ فَسَنَحَ لِي رَسُولُ اللَّهِ ((صلى‏ الله ‏عليه ‏و آله)) فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا ذَا لَقِيتُ مِنْ أُمَّتِكَ مِنَ الْأَوَدِ وَ اللَّدَدِ فَقَالَ ادْعُ عَلَيْهِمْ فَقُلْتُ أَبْدَلَنِي اللَّهُ بِهِمْ خَيْراً مِنْهُمْ وَ أَبْدَلَهُمْ بِي شَرّاً لَهُمْ مِنِّي . يعني بالأود الاعوجاج و باللدد الخصام و هذا من أفصح الكلام.

 


 امام عليه السّلام بعد از نيمه شب روزى كه (وقت طلوع صبح نوزدهم رمضان سال چهل هجرى) شمشير بر فرق مباركش زده شد (بوسيله عبد الرّحمن ابن ملجم مرادى و بر اثر آن در ثلث اوّل شب بيست و يكّم آن ماه وفات نمود) فرمود:  (1) نشسته بودم خواب به چشمم مسلّط شد و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بر من آشكار گرديد، گفتم: اى رسول خدا بسيار كجى (نافرمانى) و دشمنى از امّت تو ديدم، فرمود: آنان را نفرين كن، (2) گفتم: خدا بجاى ايشان بهترين اشخاص را بمن بدهد و بجاى من بدترين كس را بر آنها بگمارد.

 ص166

(به اجابت دعاى حضرت حجّاج بر آنان مسلّط گشت و انواع ظلمها و ستمها نموده آنها را بذلّت و بد بختى مبتلى كرد. سيّد رضىّ فرمايد:) مقصود حضرت از لفظ أود اعوجاج (كجى و ناراستى) و از لفظ لدد خصام (دشمنى) مى ‏باشد، و اين از سخنان بسيار فصيح است.